Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Careers
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (8414 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
quadrantal error
U
اشتباه قرائت دستگاه جهت یاب هواپیما
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
arresting gear
U
دستگاه کم کننده سرعت هواپیما در روی باند دستگاه مهار هواپیما
attitude director indicator
U
دستگاه نشان دهنده عملیات دستگاه هدایت زاویه تقرب هواپیما به باند
acceleration error
U
اشتباه مسیر هواپیما دراثرتغییر سرعت
compass acceleration error
U
اشتباه قطب نما در اثر سرعت گرفتن کشتی یا هواپیما
quadrantal
U
مربوط به اشتباه در دستگاه جهت یابی
image displacement
U
اشتباه تصویر یا خطای تصویربرداری دستگاه
flight control
U
دستگاه کنترل پرواز هواپیما کنترل هواپیما
aircraft arresting
U
دستگاه مهار هواپیما
absolute altimeter
U
دستگاه ارتفاع سنج هواپیما
ground controled approach
U
دستگاه فرود خودکار هواپیما
eyelesi
U
دستگاه کنترل خودکار هواپیما
aircraft arresting
U
دستگاه بازدارنده هواپیما ازحرکت
quadrantal points
U
نقاط یا قطبهای دستگاه جهت یابی هواپیما
radio approach
U
دستگاه هدایت فرود هواپیما بوسیله بی سیم
teleran
U
دستگاه هدایت هواپیما بوسیله تلویزیون ورادار
range error
U
اشتباه در تخمین دریایی اشتباه بردی اشتباه برد
control
U
وسیله تغییرسمت و مسیر هواپیما دستگاه هدایت موشک
mach trim compensator
U
دستگاه تنظیم حداکثر سرعت هواپیما به طور خودکار
controlling
U
وسیله تغییرسمت و مسیر هواپیما دستگاه هدایت موشک
controls
U
وسیله تغییرسمت و مسیر هواپیما دستگاه هدایت موشک
transfer loader
U
دستگاه پلکان خودکارمخصوص پیاده و سوار کردن بار از کشتی یا هواپیما
altitude azimuth
U
عقربه نشان دهنده ارتفاع هواپیما دستگاه نشان دهنده ارتفاع هواپیما
pressure altitude
U
ارتفاع از روی دستگاه فشارسنج هواپیما ارتفاع فشارسنجی
glitch
U
یک اشتباه کوچک که باعث ایجاد اشتباه در انتقال اطلاعات میشود
glitches
U
یک اشتباه کوچک که باعث ایجاد اشتباه در انتقال اطلاعات میشود
out of place
<idiom>
U
درجایی اشتباه ،درزمان اشتباه بودن
elevation tracking
U
دستگاه تعقیب صعود هواپیما تعقیب صعود یا بالا رفتن
reading
U
قرائت
pericope
U
قرائت
readership
U
قرائت
readings
U
قرائت
approach end
U
نقطه شروع تقرب هواپیما ابتدای محوطه دویدن هواپیما
landing gear
U
چرخ هواپیما که هنگام نشستن هواپیما وزن انراتحمل میکند
altitude sickness
U
حال به هم خوردگی در اثرارتفاع هواپیما مرض ناشی از زیاد شدن ارتفاع هواپیما
orthoepist
U
قرائت دادن
reading room
U
قرائت خانه
direct reading
U
قرائت مستقیم
reading rooms
U
اتاق قرائت
reading rooms
U
قرائت خانه
read
U
قرائت کردن
picking belt
U
نوار قرائت
reading room
U
اتاق قرائت
accent
طرز قرائت
accented
طرز قرائت
reads
U
قرائت کردن
interlocution
U
قرائت یااواز
touchdowns
U
تماس هواپیما با زمین سینه مال رفتن هواپیما
touchdown
U
تماس هواپیما با زمین سینه مال رفتن هواپیما
barometric leveling
U
تراز کردن هواپیما از نظرفشار جو تعادل بارومتری هواپیما
aircraft scrambling
U
دستور پرواز هواپیما ازوضعیت اماده باش زمینی صدور فرمان درگیری هواپیما با هدف
target
U
نقطه برداشت یا قرائت
targetted
U
نقطه برداشت یا قرائت
intonation
U
طرز قرائت تلفظ
scansion
U
قرائت شعر باوزن
lectern
U
میز مخصوص قرائت
intonations
U
طرز قرائت تلفظ
targetting
U
نقطه برداشت یا قرائت
unread
U
قرائت نشده بیسواد
lecterns
U
میز مخصوص قرائت
targets
U
نقطه برداشت یا قرائت
targeting
U
نقطه برداشت یا قرائت
targeted
U
نقطه برداشت یا قرائت
plane director
U
نفر هدایت کننده هواپیما هادی هواپیما
air mileage indicator
U
کیلومتر شمار هواپیما مسافت سنج هواپیما
aircraft arresting barrier
U
وسیله بازدارنده هواپیما ازحرکت مهار هواپیما
aft
U
قسمت انتهایی هواپیما بطرف عقب هواپیما
I consider that a mistake.
[I regard that as a mistake.]
U
این به نظر من اشتباه است.
[این را من اشتباه بحساب می آورم.]
spoiler
U
صفحه دراز و باریک روی سطح بالایی هواپیما که برای کاستن سرعت یا اوج گرفتن هواپیما بلند میشود
space charter
U
اختصاص جا در هواپیما رزرو کردن جا در هواپیما
screwpropeller
U
پروانه هواپیما ملخ کشتی یا هواپیما
lectionary
U
صورت ایاتی که درکلیسا قرائت میشود
direct reading dial
U
درجه بندی برای قرائت مستقیم
declamatory
U
مربوط به قرائت مطلبی باصدای بلند وغرا
coordinated turn
U
دورزدن هواپیما بطوریکه کنترلهای مربوط به دوران حول هر سه محور مورداستفاده قرار گرفته و مانع سر خوردن هواپیما به داخل یا خارج پیچ میشوند
roamer
U
کالک شبکه بندی شده برای کمک به قرائت مختصات
moments
U
ممان وزن بار هواپیما نیروی گریز ازمرکز وزن اشیاء داخل هواپیما
moment
U
ممان وزن بار هواپیما نیروی گریز ازمرکز وزن اشیاء داخل هواپیما
holding point
U
نقطه تثبیت ردیابی هواپیما نقطه انتظار هواپیما روی صفحه رادار
azimuth indicator
U
شاخص سمتی هواپیما وسیله نشان دهنده زاویه سمتی هواپیما
roll in point
U
نقطه ورود به شاخه تک به وسیله هواپیما نقطه شروع حرکت تک هواپیما
transition altitude
U
ارتفاع استاندارد هواپیما ارتفاع هواپیما طبق جداول فنی پرواز
deacons
U
خادم کلیسا که به کشیش یا اسقف کمک میکند سرود مذهبی قرائت کردن
deacon
U
خادم کلیسا که به کشیش یا اسقف کمک میکند سرود مذهبی قرائت کردن
aprons
U
محوطه اسفالت مقابل اشیانه هواپیما محوطه بارگیری هواپیما
aircraft cross servicing
U
سرویسهای متقابله دستگاههای هواپیما سرویس جنبی دستگاههای هواپیما
apron
U
محوطه اسفالت مقابل اشیانه هواپیما محوطه بارگیری هواپیما
synchro
U
دستگاه تنظیم تیر خودکارپدافند هوایی دستگاه کنترل اتش سنکرونیزه
rawin
U
دستگاه رادارهواسنجی دستگاه هواسنجی دیدبانی بصری مسیر بادهای طبقات بالای جو
meteorograph
U
دستگاه ضبط پدیدههای جوی از قبیل گردباد وابر وغیره دستگاه هواشناسی
transponder
U
فرستنده خودکار صوتی دستگاه کمک ناوبری خودکارموشک دستگاه کشف و رمزخودکار مکالمات
directional gyro indicator
U
دستگاه ژیروسکوپ سمتی دستگاه سمت نمای ژیروسکوپی
troop space
U
جای انفرادی در هواپیما یاکشتی محوطه لازم برای تامین جا برای حمل پرسنل وبارهای انفرادی انها درکشتی یا هواپیما
goldie
U
علامت درگیر شدن سیستم کنترل پرواز خودکار و پرتاب بمب خودکار هواپیما با هدف و انتظار هواپیما برای دریافت فرمان کنترل از زمین
print
U
دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
semaphore
U
دستگاه مخابره به وسیله پرچم دستگاه علامت ده
all mains set
U
دستگاه جریان دائم و متناوب دستگاه اونیورسال
prints
U
دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
ac dc set
U
دستگاه جریان دائم و متناوب دستگاه اونیورسال
printed
U
دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
clear way
U
محوطه بالاکشیدن هواپیما محوطه کندن هواپیما از زمین
quad density
U
تکنیکی به اندازه چهار برابرچگالی استاندارد یک دستگاه حافظه خاص بر روی هرواحد فضای ان دستگاه اطلاعات ثبت میکند
pulmotor
U
دستگاه تنفس مصنوعی دستگاه اکسیژن
facsimile recorder
U
دستگاه عکاسی رادیویی دستگاه فاسیمیل
compressors
U
دستگاه فشار دستگاه متراکم کننده
equilibrator
U
دستگاه متعادل کننده دستگاه موازنه
compressor
U
دستگاه فشار دستگاه متراکم کننده
datum error
U
اشتباه سطح مبنای ارتفاع اشتباه سطح مبنای اب دریا
delivery error
U
اشتباه پرتاب اشتباه در سیستم پرتاب
reader
U
مصصح چاپخانه کتاب قرائت کتاب خواندنی
readers
U
مصصح چاپخانه کتاب قرائت کتاب خواندنی
command speed
U
سرعت تعیین شده هواپیما سرعت پیش بینی شده برای هواپیما
altitude height
U
سطح مبنای اندازه گیری ارتفاع هواپیما ارتفاع هواپیما از سطح مبنا
go around mode
U
روش کنترل مخصوص کندن هواپیما از زمین روش کنترل صعود هواپیما
apparent altitude
U
ارتفاع فاهری هواپیما ارتفاع عملی هواپیما
aircraft block speed
U
سرعت خالص هواپیما سرعت هواپیما از نظرتئوریکی
peripheral device
U
دستگاه جانبی دستگاه پیرامونی
magnetometer
U
مغناطیس سنج دریایی دستگاه ولت سنج دستگاه تعیین ولتاژ جریان
point of no return
U
نقطه حداکثر شعاع عمل هواپیما اخرین حد شعاع عمل هواپیما
gun slide
U
دستگاه سرسره کشو توپ دستگاه کشوی عاید و دافع توپ
rheostat
U
دستگاه تنظیم جریانهای متغیر برق دستگاه یا جعبه تنظیم مقاومت
rheostatic
U
دستگاه تنظیم جریانهای متغیر برق دستگاه یا جعبه تنظیم مقاومت
performance factor
U
ضربت عمل کرد دستگاه یابازده دستگاه عامل عمل کرددستگاه
cold swaging machine
U
دستگاه قالب و سنبه اهنگری سرد دستگاه فشاری حدیده سرد
plate milling stand
U
مقام دستگاه فرز غلطکی مقام دستگاه نورد صفحه
data transceiver
U
دستگاه مبادله اطلاعات دستگاه گیرنده و فرستنده اطلاعات کامپیوتری
transducer
U
دستگاه گیرنده نیرو از یک دستگاه ودهنده نیرو بدستگاه دیگری
cipher device
U
وسیله کشف کردن و کد کردن پیامها دستگاه صفر زنی جعبه یا دستگاه رمز کردن
lazy
U
در رهگیری هوایی یعنی دستگاه یاد شده فعلا مشغول کار است یا از دستگاه یاد شده نمیتوانم استفاده کنم
lazier
U
در رهگیری هوایی یعنی دستگاه یاد شده فعلا مشغول کار است یا از دستگاه یاد شده نمیتوانم استفاده کنم
laziest
U
در رهگیری هوایی یعنی دستگاه یاد شده فعلا مشغول کار است یا از دستگاه یاد شده نمیتوانم استفاده کنم
dial test indicator
U
دستگاه نشاندهنده مدرج دستگاه ازمایش کننده مدرج
ramp
U
سکوی هواپیما سکوی در جا زدن هواپیما
ramps
U
سکوی هواپیما سکوی در جا زدن هواپیما
units
U
دستگاه قسمتی از یک دستگاه
unit
U
دستگاه قسمتی از یک دستگاه
automatic search jammer
U
دستگاه پخش پارازیت خودکاردر دستگاههای ردیابی دستگاه پخش پارازیت خودکار
computer controlled machine
U
دستگاه با فرمان کامپیوتری دستگاه با فرمان الکترونیکی
equation of time
U
خطای قرائت زمان نجومی پس ماند زمان نجومی
magnetic deviation
U
میزان خطای قرائت عقربه مغناطیسی خطای عقربه
overseen
U
در اشتباه
barratry
U
اشتباه
discrepancy
U
اشتباه
in error
<adj.>
U
اشتباه
to put one in the wrong
U
اشتباه
fallacies
U
اشتباه
mix-up
U
اشتباه
fallacy
U
اشتباه
false
<adj.>
U
اشتباه
error
U
اشتباه
errancy
U
اشتباه
snafu
U
اشتباه
fumble
U
اشتباه
fumbled
U
اشتباه
fumbles
U
اشتباه
errors
U
اشتباه
goofed
U
اشتباه
goof
U
اشتباه
incorrectness
U
اشتباه
mix-ups
U
اشتباه
mix up
U
اشتباه
mistaking
U
اشتباه
mistakenness
U
اشتباه
jeofail
U
اشتباه
faulted
U
اشتباه
faults
U
اشتباه
tripped
U
اشتباه
lap sus
U
اشتباه
trip
U
اشتباه
trips
U
اشتباه
goofing
U
اشتباه
inerrant
U
بی اشتباه
goofs
U
اشتباه
mistakes
U
اشتباه
floundered
U
اشتباه
wrongs
U
اشتباه
flounders
U
اشتباه
floundering
U
اشتباه
clanger
U
اشتباه
faux pas
U
اشتباه
mistake
U
اشتباه
wrong
U
اشتباه
fault
U
اشتباه
flounder
U
اشتباه
wronging
U
اشتباه
dispersion error
U
اشتباه پراکندگی
unintentionally
<adv.>
U
بصورت اشتباه
inadvertently
<adv.>
U
بطور اشتباه
lapsus linguac
U
اشتباه لپی
malentendu
U
اشتباه فهمیدن
computational
U
اشتباه در محاسبه
bloomer
U
اشتباه احمقانه
off the beam
<idiom>
U
اشتباه ،خطا
to make an error
U
اشتباه کردن
to make a mistake
U
اشتباه کردن
spuriously
<adv.>
U
بصورت اشتباه
as a result of a mistake
<adv.>
U
بصورت اشتباه
to set
U
از اشتباه دراوردن
by a mistake
<adv.>
U
بصورت اشتباه
by mistake
<adv.>
U
بصورت اشتباه
faulted
U
تقصیر اشتباه
Recent search history
Forum search
1
may fader good
2
interfereometry
1
The system has been solved by a coupled Poisson– Neumann algorithm. The resolution method consists of the linearization of the transport equations by the finite difference method. The actual version u
1
nternal brand management of destination brands: Exploring the roles of destination management organisations and operators
1
afterbody and a forebody; at least one activatable flow effector on the missile or aircraft afterbody;
1
i had to see for myself
1
Rotating machinery absorbing real power in any of a number of operating quadrant combinations
1
اموزش بستن قطعات دستگاه تاتو با تصویر
1
Oem
1
the rate of diffusion will be less than if the pure solvent was exposed to the air
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com